سرهنگ اسدی

علمی وادبی و هنری

سرهنگ اسدی

علمی وادبی و هنری

فاصله بین رویا و واقعیت

وقتی فرازهایی از نهج البلاغه را مرور می کردم ، این قسمت ازخطبه  حضرت امیر  علیه السلام  عجیب به دلم نشست :

 حضرت علی ( ع ) در سرزنشی به  مردم کوفه می فرماید :  « ای‌ مردمانی‌ که‌ بدنهایشان‌ با هم‌ مجتمع‌ است‌، و آراء و افکارشان‌ با هم‌ مختلف ‌! در گفتار چنان‌ سخت‌ و محکمید که‌ سخنانتان‌ سنگهای‌ سخت‌ و شدید را می‌شکند و خرد میکند، و امّا کردارتان‌ به‌ قدری‌ ضعیف‌ است‌ که‌ دشمنانتان‌ را به‌ طمع‌ در شما می‌افکند. در مجالس‌ و محافل‌ چنین‌ و چنان‌ میگوئید، و چون‌ زمان‌ جنگ‌ در میرسد، سرود فرار میخوانید . » *

با خود فکر می کردم ما هم دست کمی از کوفیان نداریم . وحدت و همراهی ما با هم بیشتر ظاهری است نه فکری و فرهنگی . واقعا  چقدر حرفهای زبان و رویاهایمان با دلمان یکی است و چقدر دلمان با واقعیات زندگی هماهنگ است . در زندگی روز مره حرفهای شاعرانه زیاد  می زنیم اما عملا در  متن زندگی تا چه اندازه آنها را به کار می بریم .

سرگرمی ها و دلمشغولی هایمان با کلمات زیبا و دلنشین سپری می شود و واقعیات زندگی مان عالم دیگری دارد .مثل کسانی که به ریزه کاری های ظریف بهداشت تاکید می کنند ولی حتی مسواک هم نمی زنند یا مثل کسانی که می گویند عبادت باید عارفانه و عاشقانه باشد نه تاجرانه و نه برده وار از خوف جهنم . اما شخصیت شان را به مبلغ کمی می فروشند و گناه کردن جزء ذاتشان شده است . اکنون قضیه ما شده است قضیه آن عالم که در مجلسی تاکید می کرد : آی مردم روز عاشورا غذا درست کردن در منزل مکروه است به جای آن در عزاداری شرکت کنید و برای امام حسین ( ع ) اشک بریزید که بهره ای هم برای آخرت داشته باشید . وقتی به منزل می رسد می بیند همسر گرامی اش  به جای  آماده کردن غذا قرآن می خواند و عزاداری می کند می پرسد چرا غذا آماده نکرده ای ؟ همسر گرامی می فرماید مگر در مسجد نگفتی که روز عاشورا غذا پختن در خانه کراهت دارد ؟ گفت همسر بانوی عزیزم آن سخنان برای دیگران بود نه برای خودمان ... 

این تناقض ها به حدی آشکار است که زندگی مان را از تناقضات فراوان لبریز ساخته است . به همین خاطر در ارتباط با اطرافیانمان برای ثابت کردن حرفهایمان  دچار تنش می شویم . گاهی این تناقضات در خود ما هم هست . مثلا دلمان چیزی می گوید و زبانمان چیز دیگری و خیلی وقتها نمی خواهیم یا نمی توانیم کلمات مناسبی برای حرفهای دلمان بیابیم . گفتار نیک و پندار نیک که بیشتر شعار و شعر و احساس رمانتیک است ؛ رفتار نیک ما هم که در ردیف داستانهای افسانه ای است . واقعا ما  کدامین سو شتابانیم و می خواهیم چه کنیم  و بر سر زندگی مان چه می آوریم ؟

بیاییم فاصله بین رویا ها و واقعیت ها را کم کنیم .

بیاییم فاصله بین آرمانها و واقعیت را کم کنیم .

هر واقعیتی حقیقت نیست  .

حقیقت چیزی برتر ار واقعیت است .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

*أَیُّهَا النَّاسُ الْمُجْتَمِعَةُ أَبْدَانُهُمْ ، الْمُخْتَلِفَةُ أَهْواؤُهُمْ ! کَلاَمُکُمْ یُوهِی‌ الصُّمَّ الصِّلاَبَ، وَ فِعْلُکُمْ یُطْمِعُ فِیکُمُ الاْعْدَآءَ. تَقُولُونَ فِی‌ الْمَجَالِسِ کَیْتَ وَ کَیْتَ، فَإذَا جَآءَ الْقِتَالُ قُلْتُمْ حِیدِی‌ حَیَادِ.