سرهنگ اسدی

علمی وادبی و هنری

سرهنگ اسدی

علمی وادبی و هنری

شیر ایران را به وطن بازگردانیم

شیر ایران را به وطن بازگردانیم شیر ایرانی با نام علمی panthera leo persica یکی از جانوران بومی سرزمین ایران به شمار می رفته که نسل آن سال هاست به دلایلی در کشور ما منقرض شده و هم اکنون تعدادی از این گونه شیر در جنگلی موسوم به «گیر» در هندوستان به بقا ادامه می دهند. شیر ایرانی با نام علمی panthera leo persica یکی از جانوران بومی سرزمین ایران به شمار می رفته که نسل آن سال هاست به دلایلی در کشور ما منقرض شده و هم اکنون تعدادی از این گونه شیر در جنگلی موسوم به «گیر» در هندوستان به بقا ادامه می دهند. اخیراً برخی روزنامه ها خبر دادند به دلیل عدم وجود شیر در ایران از ۶۵ سال گذشته تاکنون و مطابق قانون تغییر نام گونه ها از سوی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN) گونه شیر ایرانی به شیر هندی تغییر ماهیت می دهد، زیرا چنانچه از خانواده گربه سانان وجود گونه ای در زیستگاهش بیش از ۵۰ سال گزارش نشود، به نام زیستگاه فعلی آن نامگذاری می شود. تغییر نام شیر ایرانی به نام شیر هندی همانند دیگر تغییر نام هایی از این دست، نگرانی دوستداران جانور شناسی و محیط زیست کشور را موجب شد چرا که شیر ایرانی یکی از گونه های منحصر به فرد جانوری است که دنیا آن را با نام سرزمین ما می شناسد. گذشته از این، شیر از زمان های بسیار قدیم نزد ایرانیان جایگاه ویژه ای داشته و همواره از آن به عنوان مظهر قدرت، شهامت، دلیری و سلحشوری مردمان این سرزمین یاد می شود. شاید ما بارها در فرهنگمان استفاده از القابی نظیر شیرمرد، شیر زن و شیردل را در مقاطع مختلف شنیده باشیم و یا همه ما می دانیم یکی از القاب حضرت علی(ع) شیر خداست. ردپای شیر از گذشته های دور در تاریخ و فرهنگ ما به چشم می خورد و در نقش برجسته های تخت جمشید شیر سوار بر گاو سمبل سال نو و در سرستون های شرقی کاخ آپادانا نشانه ابهت و نیز فرمانروایی بر قلمرو بوده است. در ادبیات داستانی و اشعار ایرانی نیز شیر جایگاه اسطوره ای و ویژه ای داشته و در اشعار زیادی که در بیان دلاوری های قهرمانان شاهنامه سروده شده از نام شیر مدد گرفته شده است. با وجود اهمیتی که مسائل مرتبط با نام ایران دارد در سالیان گذشته تلاش چندانی برای احیای شیر ایرانی در دشت های کشور انجام نشده است. در حال حاضر تعداد ۳۰۰ تا ۴۰۰ قلاده از شیر ایرانی که در جنگل «گیر» هندوستان زندگی می کنند که شرایط زیست آنها تناسب چندانی با وضعیت محیطی و اقلیمی این کشور ندارد و شیرها مشکلاتی را برای اهالی این بخش از هند پدید آورده اند. هر ساله چندین نفر از اهالی بومی اطراف این منطقه طعمه این شکارچی تیزچنگ می شوند ولی درآمد سرشار گردشگری که از وجود این شیرها عاید هند می شود مانع از این می شود که دولت هند دست از حمایت شیرها بردارد. دکتر «اسماعیل کهرم» کارشناس محیط زیست و حیات وحش و ناشر کتاب معروف «شیر و غزال» که پیرامون حیات وحش ایران تاکنون در چندین کشور اروپایی به چاپ رسیده درباره شیر ایرانی توضیح می دهد: شیر ایرانی جانوری بسیار درنده است که از جثه نسبتاً کوچکتری نسبت به شیر آفریقایی برخوردار است و یال جنس نر آن قدری تیره تر از شیر آفریقایی است. از گردن تا زیر شکم شیر ایرانی همانند این که دو پوست اطراف را به یکدیگر دوخته باشند آویخته به نظر می رسد. شیر ایرانی بومی سرزمین ایران بوده و منطقه دز، کرخه و دشت ارژن فارس (در ۶۰ کیلومتری جنوب شرقی شیراز) زیستگاه اصلی این گونه بوده است. دشت ارژن روزگاری منطقه باتلاقی و زیستگاه مناسبی برای گرازها بوده و از آنجا که گراز نیز طعمه اصلی این شیر به شمار می رود جمعیت مناسبی از شیرهای ایرانی در این منطقه زندگی می کردند. کهرم در خصوص دلیل اتلاق نام شیر ایرانی به این گونه شیر می گوید: ظاهراً همزمان شیر ایرانی در هندوستان و پاکستان نیز بوده و در حال حاضر علاوه بر حدود ۴۰۰ شیری که در هندوستان وجود دارد، حدود ۲۵ قلاده شیر ایرانی در باغ وحش لاهور در پاکستان موجود است. در آن زمان به دلیل این که ایران و زبان فارسی در منطقه و جهان نفوذ بیشتری داشته و اولین بار نیز این گونه شیر در ایران دیده شده این شیر به نام شیر ایرانی و یا همان نام علمی panthera leo persica نامگذاری شده است. این نام توسط شخصی به نام مه یر (Meyer) در سال ۱۸۲۶ ثبت شده است. استاد مرکز تحقیقات محیط زیست امکان تغییر نام شیر ایرانی را رد می کند و معتقد است: تغییر در نام هیأت بین المللی نامگذاری جانوران انجام می شود که اولاً تغییر نام علمی تقریباً غیرممکن است و ثانیاً همواره نام های قدیمی بر دیگر نام ها ارجحیت دارد. نامگذاری حیوانات و تغییر نام گونه ها قانون و تشکیلات خاصی دارد و ممکن است جانوری به نام شخصی که آن را کشف کرده و یا جایی که در آن دیده شده ثبت شود. کهرم می گوید: با تماس هایی که با مسئولان IUCN برقرار کردم آنها گفتند تاکنون تصمیمی مبنی برتغییر نام شیر ایرانی گرفته نشده و چنین پیشنهادی نیز وجود ندارد. «پیتر جکسون» رئیس سابق هیأت مطالعات گربه سانان نیز با اشاره به سند مکتوبی گفت هر چند آخرین تعداد از این گونه شیرها در هند هستند هیچ دلیلی وجود ندارد که آنها شیر هندی نامیده شوند. کهرم تصریح می کند: اگر از نظر علمی ثابت شود شیری که در منطقه دیگری وجود دارد غیر از شیر ایرانی است که در ایران زندگی می کرده امکان تغییر نام وجود دارد. البته ما می توانستیم با احیای نسل شیر ایرانی از بروز اخبار این چنینی جلوگیری کنیم ولی با این وجود اگر بحث تغییر نام پیش بیاید ایران می تواند اعتراض خود رابه کمیسیون تغییر نام جانوران در ژنو ارائه کند. استاد مرکز تحقیقات محیط زیست با اشاره به روند انقراض نسل شیر ایرانی در کشور توضیح می دهد: ما اطلاعات و مدارکی در دست داریم که نشان می دهد این شیر در سال ۱۹۰۷ یعنی در حدود صد سال پیش در دشت ارژن شیراز به فردی حمله می کند و آن فرد از ترس به بالای درخت پناه می برد ولی شیر گرسنه که درنده قوی و کاملی بوده به اسب او حمله می برد. رابرت کرزن که نماینده مجلس عوام انگلستان بوده در سفری که به ایران در سال ۱۹۰۶ و ۱۹۰۷ داشته گزارشی در مورد شیر ایرانی برای روزنامه دیلی تلگراف می برد. ظاهراً به تدریج تعداد شیر ایرانی در ایران به قدری کم می شود که وقتی ظل السلطان پسر دوم ناصرالدین شاه که فردی علاقه مند به شکار بوده از مردم می خواهد که در ازای دریافت ۱۰ هزارتومان محل زندگی یک شیر ایرانی را به او نشان دهند کسی موفق به این کار نمی شود. در آن زمان شکار شیر برای شاهزاده های قاجار اهمیت داشته زیرا آنها به این ترتیب به دیگران نشان می دادند که مرد شده اند. در اوایل سال ۱۹۴۳ یک قلاده شیر ایرانی را فردی به نام هینی( hianey) می بیند و چمپیون جونز در سال ۱۹۴۵ موفق می شود یک ماده شیر ایرانی را در دره های کرخه نزدیک دزفول رؤیت کند و بعد از بازگشت به انگلیس مقاله ای در این زمینه ارائه می دهد. بعد از آن هیچ شیر دیگری در ایران دیده نشده و نسل این شیر به دلیل نابودی زیستگاه و شکار بی رویه شکارچیان و شاهزاده های قاجار از بین رفته است. در حال حاضر به غیر از دو پوست شیر ایرانی که در موزه تاریخ طبیعی بریتانیا در لندن نگهداری می شود و عکسی که در کتاب پستانداران دکتر اسماعیل اعتماد چاپ شده هیچ اثری از حیات شیر در ایران وجود ندارد. استاد مرکز مطالعات محیط زیست با اشاره به این که پس از انقراض شیر ایرانی زیستگاه آن نیز در ایران دستخوش تغییر و نابودی است، می گوید: در حال حاضر اغلب باتلاق های دشت ارژن به مزارع کشاورزی و برنج زار تبدیل شده ولی هنوز تعدادی گراز در منطقه وجود دارد. البته اهالی منطقه گرازها را به دلیل آن که به زمین کشاورزی آسیب می زنند هدف قرار می دهند. به عقیده این جانور شناس واقعاً حیف است که در باغ وحش های ایران شیر آفریقایی نگهداری می شود ولی اثری از شیر ایرانی در آنها نیست. اگر باغ وحش های ما توان خرید شیر ایرانی را ندارند دست کم باید شیرهای آفریقایی موجود را با شیرهای ایرانی مبادله کنند. کهرم با اشاره به مشکلات زیست شیر ایرانی در جنگل گیر هندوستان توضیح می دهد: شیر ایرانی گونه ای است که با زندگی در دشت سازگاری بیشتری دارد در حالی که گیر منطقه ای جنگلی و بسیار پر جمعیت است. خوراک اصلی شیر ایرانی گراز است ولی در این جنگل گوزن هندی برای شکار این جانور وجود دارد. ساکنان منطقه از طریق دامداری امرار معاش می کنند و به دلیل آن که طعمه های موجود در جنگل پاسخگوی اشتهای شیر ایرانی نیست گهگاه دیده می شود این شیر به دام های مردم حمله می برد و لذا اهالی نیز برای جلوگیری از سرقت دام هایشان طعمه مسموم بر مسیر حرکت آنها قرار می دهند. همچنین شیر گهگاه به کشاورزان و اهالی اطراف جنگل حمله می کند و برآورد شده هر ساله در هند ۱۰۰ نفر توسط ببرها، ۶۰ نفر توسط پلنگ ها و ۵۰ نفر نیز توسط شیرها مورد حمله قرار گرفته و شکار می شوند. اهالی منطقه گیر بارها به این موضوع اعتراض کردند که در حالی که شیرها هر از گاهی یکی از اهالی منطقه را طعمه خود قرار می دهند باز دولت از شیرها حمایت می کند. دلیل حمایت دولت هند مشخص است، شیرها پای بسیاری ازگردشگران را به هند باز می کنند. بنابر آمارها در حال حاضر هر یک قلاده ببر ۳۰ تا ۴۰ هزار گردشگر اروپایی را به هند می کشاند. لذا دولت هند می داند نگهداری از شیر و ببر و پلنگ معادل پول و درآمد است و مردم هند نیز از نگهداری شیر به طور غیرمستقیم بهره برداری کرده و منتفع می شوند. استاد مرکز تحقیقات محیط زیست با اشاره به این که پس از انقراض شیر در ایران در حال حاضر این شیر جزو گونه های لیست قرمز جانوری قرار دارد، ادامه می دهد: تاکنون اقدام جدی برای احیای مجدد شیر ایرانی در کشور انجام نشده است. قبل از انقلاب قرار بود این کار در دشت ارژن فارس انجام شود و در سال ۱۳۵۵ تصمیم گرفته شد پس از کوچاندن مردم از این منطقه چند شیر ایرانی خریداری شده و در آنجا رها شود که البته این طرح عملیاتی نشد. به لحاظ آب وهوایی در مناطقی نظیر دز، کرخه و دشت ارژن همچنان قابلیت نگهداری شیر ایرانی وجود دارد و در حال حاضر مشکل عمده برای نگهداری شیر در ایران نبود طعمه کافی در این گونه مناطق است. با توجه به این که هر شیر در هفته دو گراز می خورد تنها منطقه ای در ایران که به قدر کافی گراز برای خوراک شیرها دارد جنگل های استان گلستان است ولی با این وجود شیر ایرانی شیری است که با زندگی در دشت سازگاری دارد و جنگل های گلستان در کوه واقع شده است. این جانور شناس معتقد است از آنجا که شیر ایرانی با نام ایران پیوند خورده چنانچه نسل آن در ایران احیا شود مطمئناً موجب افزایش ورود توریست به کشور خواهد شد. ما باید مناطقی به صورت حفاظت شده در دشت ارژن ایجاد کنیم و دور آن با سیم خاردار از دیگر مناطق جدا شود و در منطقه جمعیتی از گرازها برای تغذیه شیرها تکثیر شود و در صورتی که کمبودی به لحاظ تغذیه ای احساس شد به طور دستی کشتار در اختیار آنها قرار گیرد تا جایی که شرایط طبیعی زیست محیطی در منطقه برای زندگی مجدد شیرها فراهم شود. کهرم ادامه می دهد: مطمئناً اگر ما طرح مناسبی در زمینه احیای شیر ایرانی داشته باشیم که منجر به ایجاد ایستگاه جدید برای زیست این گونه شیر شود با توجه به این که این شیر جزو لیست قرمز است IUCN از ما حمایت خواهد کرد.

ماه واره ها!

می دانید تفاوت هواپیما و ماهواره چیست که اولی سوخت زیادی مصرف می کند تا مدت کوتاهی در آسمان باشد ولی دومی با اندکی انرژی، مدت ها به دور کره خاکی می گردد؟

*

قبل از اینکه معمای خود را حل کنیم تا آسان شود، این را بشنوید: آدم اگر نمی تواند خورشید باشد، باید ماه شود. اگر نمی تواند ماه شود، حتما می تواند ماه واره باشد. آدمی که نه ماه است و نه ماه واره، به نظرم تا مسلمانی راه زیادی دارد.

*

هواپیما داخل جو زمین حرکت می کند، بنابراین برای مقابله با جو، نیاز به مقادیر زیادی انرژی دارد. اما ماهواره -که بیرون جو در حرکت است- با مقاومتی مانند مقاومت جو مواجه نیست. بنابراین ...

اگر آدم ها یاد بگیرند که جو گیر نشوند -یا لااقل جو اطراف خویش را خودشان بسازند- برای رسیدن به اهدافشان انرژی کمتری نیاز دارند.

*

شما چه کاره اید؟ خورشید؟ ماه؟ ماه واره؟ یا شاید هم هواپیما!؟

*

کوتاه شد، ولی به بلند همتی خودتان ببخشید. اگر مایلید شما هم می توانید تکمیلش کنید. ما منتظریم.

ناگفته بسیار ماند

نگهبان به جنگ سرطان آمد

سرطان سینه از شایع ترین سرطان های مبتلا به زنان در همه دنیا و از جمله ایران است به طوری که سالانه حدود ۷ هزار زن ایرانی مبتلا به این بیماری می شوند. برخلاف همه ترسی که حتی با شنیدن اسم این بیماری در زنان به وجود می آید، در صورتی که سرطان سینه در مراحل اولیه ابتلا به خوبی تشخیص داده شود، درمان موفقیت آمیز و بدون عارضه ای خواهد داشت.
سرطان سینه از شایع ترین سرطان های مبتلا به زنان در همه دنیا و از جمله ایران است به طوری که سالانه حدود ۷ هزار زن ایرانی مبتلا به این بیماری می شوند. برخلاف همه ترسی که حتی با شنیدن اسم این بیماری در زنان به وجود می آید، در صورتی که سرطان سینه در مراحل اولیه ابتلا به خوبی تشخیص داده شود، درمان موفقیت آمیز و بدون عارضه ای خواهد داشت.
معمولاً اولین نقطه ای که پس از ابتلای به سرطان سینه با بیماری درگیر می شود، غدد لنفاوی زیر بغل است، بنابراین هنگام عمل جراحی از تعدادی غدد لنفاوی زیر بغل نمونه برداری می شود تا هم غدد درگیر با بیماری برداشته شوند و هم با تعیین درجه درگیری با بیماری، از شدت پیشرفت آن جلوگیری شود.
ممکن است برداشتن غدد لنفاوی زیر بغل با عوارض مختلفی چون تورم دست یا صدمه به اعصاب و عروق زیر بغل همراه باشد. هم اکنون برای پیشگیری از عوارض برداشتن غدد لنفاوی، روشی با عنوان نمونه برداری از غده لنفاوی «نگهبان» ابداع شده است. در این روش با علامت گذاری از طریق مواد رنگی یا مواد رادیواکتیو بسیار ضعیف، اولین غده لنفاوی زیر بغل که مربوط به سینه است، مشخص می شود و هنگام عمل جراحی، فقط همین غده لنفاوی «پیش آهنگ» یا «نگهبان» که اولین محل آسیب پذیر از سرطان سینه است، برداشته و برای پاتولوژی ارسال می شود. خوشبختانه ما نیز از این تکنیک جدید و دانش مرتبط با آن بی بهره نمانده ایم و هم اکنون مدتی است این شیوه درمانی از سوی بسیاری از پزشکان و متخصصان در درمان سرطان سینه به کار برده می شود.دکتر نسرین السادات علوی، عضو هیأت علمی مرکز بیماری های پستان جهاد علوم پزشکی تهران و متخصص جراحی عمومی و سرطان نیز مدتی است که این شیوه درمانی را به کار می برد و توضیحات وی درباره این شیوه درمانی و نحوه کاربرد آن خواندنی است.
● خانم دکتر علوی! درباره تکنیک جدید درمان سرطان سینه بدون آسیب غدد لنفاوی و نحوه کاربرد این شیوه درمانی توضیح دهید؟
▪ در گذشته برای درمان سرطان سینه و تشخیص غدد لنفاوی که درگیر سرطان شده اند، ۱۰ تا ۱۵ غده لنفاوی از طریق جراحی برداشته می شد تا تشخیص داده شود کدام یک از غدد با بیماری درگیر شده اند. اما هم اکنون به شرط مراجعه زودهنگام بیماران فقط غده سرطانی نگهبان که در بیشتر اوقات آلوده بودن آن نشانگر آلوده شدن ۹۵ درصد غدد زیربغل است، برداشته و برای تشخیص به پاتولوژی فرستاده می شود. با این شیوه عوارض پس از عمل همچون تورم دست، ضربه به عروق و اعصاب و دردهای پس از آن کاهش می یابد.
● این شیوه درمان چه مدت است که در دنیا استفاده می شود و از چه زمانی پزشکان ایرانی به استفاده از این شیوه در درمان سرطان سینه روی آورده اند؟
▪ این شیوه درمانی ۱۰ سال است که در دنیا به عنوان استاندارد درمانی پذیرفته شده است و در ایران نیز دو سال است که از این روش استفاده می شود البته هم اکنون مراکز استان هایی چون تهران، شیراز، مشهد، تبریز و اصفهان این شیوه درمانی را به کار می برند و به تازگی پزشکی از انگلستان نحوه استفاده از این درمان را به گروهی از پزشکان ایرانی آموزش داده است.البته چون هم اکنون سرطان سینه نسبت به گذشته خیلی زود تشخیص داده می شود، درمان آن بسیار راحت تر شده است یعنی به جای برداشتن همه سینه ، بخشی از آن که درگیر سرطان شده است، برداشته می شود و بیمار نیز از نظر روحی وضعیت بهتری خواهد داشت. بنابراین فقط در مواردی خاص به علت خصوصیت تومور یا وجود چند ضایعه سرطانی به صورت همزمان در یک سینه، مجبور به برداشتن آن می شویم.
● درباره نحوه دقیق انجام تکنیک جدید درمان سرطان سینه بدون آسیب به غدد لنفاوی کمی بیشتر توضیح می دهید؟
▪ وقتی نوبت عمل جراحی برای بیمار تعیین می شود، شب قبل یا صبح روز عمل، مقدار کمی از ماده رادیو اکتیو بسیار ضعیف که خطری برای بدن ندارد، دور حاله سینه تزریق و این ماده وارد اولین غده لنفاوی می شود و پس از آن در اولین اسکن از بیمار، محل غده لنفاوی نگهبان مشخص می شود. در هنگام عمل جراحی با دستگاه خاص که توانایی مشخص کردن مواد رادیواکتیو را دارد، محل دقیق غده مشخص شده و این غده برداشته می شود و در همان زمان روی غده بررسی پاتولوژی صورت می گیرد. چنانچه غده درگیر با سرطان نشده باشد، بقیه غدد لنفاوی نیز برداشته نمی شود. این روش ناراحتی خاصی برای بیمار ایجاد نمی کند و دوره نقاهت آن ۳ تا ۴ روز است و به بهبود زودتر بیمار کمک خواهدکرد.
● خانم دکتر! هزینه این عمل جراحی به طور متوسط چقدر خواهدبود آیا این هزینه بیش از عمل های جراحی دیگر است؟
▪ خیر. هزینه این عمل جراحی بیشتر از عمل های معمولی نیست. بیمار فقط هزینه کمی که زیرپوشش بیمه هست، برای اسکن قبل از عمل می پردازد. به علاوه مدت زمان عمل نیز در این شیوه کمتر می شود و بنابراین هیچ توجیهی برای افزایش هزینه عمل وجود نخواهدداشت.
● درباره درمان های جدید سرطان سینه هم اکنون در دنیا از چه روش هایی استفاده می شود افق آینده درمان این بیماری را چگونه ترسیم می کنید؟
▪ هم اکنون روش های خوبی برای بازسازی سینه برداشته شده، وجوددارد. به عبارتی با استفاده از پروتز یا نسج خود بیمار (از شکم یا پشت یا سایر مناطق بدن) می توان سینه را بازسازی کرد. بنابراین زنان نباید نگران از دست دادن سینه خود پس از درمان باشند.به علاوه درمان های دارویی جدیدی نیز برای انواع مختلف سرطان سینه به شکل اختصاصی کشف شده است که احتمال درمان کامل را افزایش داده است.اگر بیماران بموقع برای درمان مراجعه کنند تا ۹۰ درصد سرطان سینه درمان می شود.
● توصیه شما به زنان درباره پیشگیری از ابتلا به سرطان سینه و اطمینان یافتن از سالم بودن از طریق انجام آزمایش های ضروری چیست؟
▪ معاینه سالانه از سوی پزشک از سن ۲۰ سالگی نقش مهمی در تشخیص بموقع خواهدداشت. همچنین باید با روش های تشخیص زودرس یعنی انجام ماموگرافی هردوسال یک بار، پس از ۴۰ سالگی باتوجه به دستور پزشک و معاینه سالانه نقش مهمی در پیشگیری و تشخیص مناسب خواهدداشت.این کار موجب می شود توده های سرطانی سینه در مراحل اولیه تشخیص داده شوند و درمان آنها بسیار راحت تر خواهدبود.درمجموع وجود توده در سینه که معمولاً بدون درد است، زخم یا پوسته پوسته شدن نوک سینه که مزمن شده باشد و به راحتی بهبود نیابد، ترشحات خونی یا آبکی از نوک سینه و به داخل کشیده شدن پوست یا نوک سینه ازجمله علایمی است که زنان به محض مشاهده آنها باید به پزشک متخصص مراجعه کنند.